شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

phan

+ شخصي مادرپيرش رادر زنبيل ميگذاشت وهرجا ميرفت، همراه خودميبرد. روزي حضرت عيسي اورا ديد، به وي گفت :آن زن کيست؟ گفت :مادرم است. فرمود :اورا شوهر بده. گفت :پيراست وقادربه حرکت نيست. پيرزن دستش رابرسرپسرش زد وگفت :آخه نکبت! توبهتر ميفهمي ياپيغمبرخدا؟
phan
رتبه 0
0 برگزیده
148 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
phan عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top