با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+جبريل پيش من آمد و گفت اى محمّد هر چه ميخواهى زنده بمان كه عاقبت خواهى مرد، هر چه را ميخواهى دوست بدار زيرا از آن جدا خواهى شد و هر چه ميخواهى بكن كه پاداش آن را خواهى ديد و بدان كه شرف مؤمن بپا خاستن شب است و عزت وى بى نيازى از مردم.پيامبر اکرم
+سعدي رحمه الله در سفربود،
شبي با پدر خود به مسجدي در آمد، نيمه شب براي عبادت برخاست، ديد همه مسافران خفته اند، پدر را گفت: اي كاش اين مردم هم براي اداي فريضه و عبادت برخاسته بودند
پدر فرمود:
اي كاش اينك تو هم خفته بودي و اينچنين به حساب ديگران نميرسيدي!
+خوک روزي به گاو گفت: مردم از طبيعت آرام و چشمان حزن انگيز تو به نيکي سخن مي گويند و تصور مي کنند تو خيلي بخشنده هستي. زيرا هر روز برايشان شير و
سرشير مي دهي.
اما در مورد من چي؟ من همه چيز خودم را به آنها مي دهم از گوشت ران گرفته تا سينه ام را. حتي از موي بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست مي کنند. با وجود
اين کسي از من خوشش نمي آيد. علتش چيست؟
مي داني جواب گاو چه بود؟
جوابش اين بود:
شايد علتش اين
+نقل کرده اند که هدهد يک ران ملخ دستش گرفت و خدمت سليمان برد؛ گفت اي سليمان! مي دانم که همه عالم و همه پرندگان و چرندگان از آن تو و تحت ولايت و حکومت تو هستند، اما فقط خواستم بگويم که جزو ارادتمندان تو ام! بعد با صداي خوش شروع کرد در مقابل سليمان ندا دادن و گفتن که: «ان الهدايا علي قدر مُهديها...» هر ** به اندازه ظرفيتش هديه مي برد، ولي تو به ظرفيت ما نگاه نکن، به عظمت خودت نگاه کن، ما بيشتر از ران
+سر و نقاب به صورت بيرون خيمه ايستاده و گويا مادر طفل بود که در انتظار بچه اش بود.
لحظه اي که امام مادر طفل را ديد برگشت.اندکي صبر کرد و دوباره عزم خيمه کرد اما مجددا" برگشت و اين صحنه با ديدن آن زن سه بار تکرار شد.گويا از مادر طفل خجالت کشيده بود.وقتي من آن صحنه را ديدم دلم به حال حسين سوخت
+سيد بن طاووس در کتاب لهوف خود مي نويسد:
فردي به نام ابو خليق که در واقعه عاشورا نقش داشته نزد مختار سقفي بردند.
مختار از او پرسيد آيا در کربلا دلت به حال امام حسين عليه السلام سوخت؟
اين فرد پاسخ گفت: بلي اي امير. جايي دلم به قدر ي براي او سوخت که از خدا طلب مرگ کردم. و آن لحظه اي بود که سيدالشهدا طفل کشته خود را زير عبا گرفت و از ميدان برگشت و رو به خيمه ها کرد، من تماشا مي کردم، ديدم زني چادر ب